ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سال گذشته تقریبا همین روزها بود که از شرکت باسلام اخراج شدم...
اونم به محض اتمام یک پروژه سنگین و دقت تمام در اون...
به بی رحمی تمام ...
اگرچه خداحافظی از من با کادوی تندیس همراه بود، اگرچه سال جدید به یادم بودند و کارت تبریک فرستادند، اگرچه تا یک ماه بعد اخراجم حقوق و مزایام واریز شد.....اگرچه چندماه بعدش پیغام فرستادن که نیرو میخوان....
ولی ولی هنوز درد ناشی از ظلم و ناحقی شون، عذابم میده...که به هیچ عنوان دلم نمیخواد برگردم...
اگرچه حقوقش عالیه و مزایاش عالی و محیطش بسیار پویاست.....
و اون روز خواهرم تنها کسی بود که به جای من بغضش ترکید و ناخودآگاه بغلم کرد...چون دیده بود زحماتم رو.....
و در یک کلام امان از مدیر منابع انسانی بی سواد...مدیر بی عرضه و حسود...