نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

کم کم یادخواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دوست و زنجیر کردن یک روح را. اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت اطمینان خاطر.یاد می گیری که بوسه ها قرارداد نیستند و هدیه ها معنی عهد و پیمان نمی دهند.کم کم یاد میگیری که حتی نور خورشید هم می سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری. باید باغ خودت رو پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد.



وقتی کسی اندازه ات نیست دست به اندازه خودت نزن

خدایا برام امن یجیب بخون...


خدای من
ﺑﺮﺍی ﺩﻟﻢ "ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ" ﺑﺨﻮﺍﻥ
ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻄﺮ
تا آرام گیرد این قلب نا آرام
خدای من
به حضورت
به نگاهت
به یاریت نیازمندم...

«اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ»

جمعه 6 اسفند

سلام.امروز کار خاصی نکردم. قرار بود کارگاه آموزشی داشته باشیم ولی کنسل شد. بعدش ساعت 1 اینا خوابیدم تا 3 بعدش که بیدارشدم همچنان آبریزش شدید بینی که بخاطر حساسیت فصلی هست ادامه داشت و کلا کلافه کرده بود. تا الان  فکرم جاهای به درد نخور بود. الان تصمیم گرفتم یه کم وسایلمو مرتب کنم.چای دم بذارم تا بخورم و بعدشم بشینم سر درسهام. این ترم فقط دو تا درس دارم و پایان نامه م.

که انشاله تموم میشه. اینکه بعدش چه خواهد شد رو فقط خدا میدونه