بابا امروز بالاخره یه ذره اشتهاش باز شد
یعنی هر روز بیشتر از قبل متوجه میشم قشر محترم.....چقدررررر احمق تشریف دارند.....
پدر !شما کرونا گرفتی ...گناه بقیه چیه....
چقدر واقعا ....
متاسفم برات ....
هنوز هم عبرت نگرفتی
سه هفته تقریبا سخت....
ده روز همراه با سردرد و سرماخوردگی و شاید کرونا
سیزده روز همراه با بیماری پدر و نهایت مثبت شدن کرونا ....
دیروز و دیشب پر استرس و پر فکر و پر عمل....
امروز آرام ولی فکر مشغول ....در مورد خطر ابتلای مادر....
امروز آرام و احوالپرسی های دوستان....
امروز و آرام...
امشب و سومین شب دیر خوابیدن...
به تو از دور سلام....
حس می کنم روزی از سکته قلبی خواهم مرد....
قلب عزیزم منو ببخش که نمیتونم تپش هات رو کنترل کنم
بهترین کار در قبال انرژی منفی مادر و پدر، قرنطینه ست
چقدر از مقامتون منو میترسونید....
این یعنی سو استفاده
آیا اون دنیایی هم وجوداره؟
نذارید پدر و مادر وحشی بشم