نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

دفاع خوبی بود

دیروز دفاع مومنه بودمبارکت باشه عزیزم

تنها راه باقی مانده

شاید این بار لازم باشه دست به خودکشی بزنم بلکه پدرم بفهمه که من واقعا نمی‌خوام این مرد رو...

من و این روزها

ساکت ساکتم

این روزها

سنگین است و خشمگین

و من چقدر زمخت شده م


این روزهای من ...

این روزهای من چقدر غمگین است...

چرا؟

کار و شکست پروژه  سوپروایزر شدن

خانواده  و خواستگار اجباری...

روزمرگی کار و خوابگاه

عدم تامین نیازهای عاطفی

چه کنم؟

خدایا میدونم صدامو می شنوی

خدایا همچنان تنهام...

خدایا به دادم برس

 نذار قربانی ازدواج تحمیلی بشم...

خدایا فقط تو رو دارم