یادته گفتی هر کس میخواد باهام آشنا بشه بهش بگم که باید با برادرم حرف بزنه؟؟؟؟؟؟یادته هر وقت میخواستم قاط بزنم دعوا و فحش دادنات کافی بود که نخوام غلطی بکنم؟چقد حس خوبی داشتم از اون دعواهات...که بوی غیرت میداد....
به چه زبونی بگم هنوز تو هستی برام
جابگزین داره پیدا میشه ولی من هنوز درگیر تو ام....
خدایا این آخرین محرم عمرم نباشه....خواهش می کنم...
این چند روز برا همه دعا کردم و برای تو ناجی.که خدا کمکت کنه.که خدا از تقصیر من در قبال تو بگذره..که مشکلاتت حل شه.....باقیش با خدا...
هر دختری که برادر غیرتی داشته باشه خوب میفهمه برای زینب عباس نباشه یعنی چی.......
انسان ها بر اساس عقده هاشون و بر اساس کمبودهاشون اذیتت می کنن...دقیقا تو رو هدف عقده هاشون قرار میدن..
اون انسانها شامل خودم هم میشه..
قرار گرفتن در کنار انسانهای مریض ، مریض می کنه. چه بیماری جسمی چه بیماری روحی..
کاش ای تنها امید زندگی
میتوانستم فراموشت کنم
یا شبی چون آتش سوزان دل
در مزار سینه خاموشت کنم
کاش چون خواب گران از دیده ام
نیمه شبها یاد رویت میگریخت
مرغ دل افسرده حالو بسته پر
از دیار آرزویت میگریخت
کاش احساس نیاز دیدنت
از وجودم چون وجودت دور بود
در دلم آتش نمیزد آن نگاه
کاش آن شب چشمهایم کور بود
کاش از باغ خوش رویای تو
دختر اندیشه ام پر میگرفت
فارغ از اندیشه ی هجران وصل
زندگی بی عشقت از سر میگرفت
کاش آن شب در گلستان خیال ای گل وحشی نمیچیدم تو را
تا نسوزم در خزان آرزو
کاشکی هرگز نمیدیدم تو را
کاشکی هرگز نمیدیدم تو را
دوباره اومدی و روی خاطراتم پیاده روی کردی...
نمیدونم اگه الان نتیجه وجود من با شما این شده پس اون استخاره ها که خوب میومد الان اثرشون کجاست؟
بگو ناجی اثر اون استخاره ها کجاست؟
اون از وضع تو
این از وضع من ....
استخاره ها خوب اومده بود همه شون درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبت شد هم منو از دست دادی هم...؟
متاسفم اگر فقط و فقط و فقط و فقط و فقط و فقط و فقط و فقط و فقط و فقط به خاطر من این طور شده.امیدوارم ارزش صبر بیش از پیش برای شما هم مشخص بشه.فقط خدا میدونه برای چی بهتون اعتماد کردم چرا باور کردم حرفهاتون رو....و فقط خدا می دونه . فقط خدا میدونه که الان چه وضعی دارم و فقط خدا میدونه بینی شیطون رو به خاک مالیدم یا نه
امیدوارم صاحب صبر به شما هم صبر بده.
بی شعور و بی حیا و سلیتهه بودن برای همه بده مخصوصا برای زن...
امان از روزی که زن بی حیا بشه....
امان
دیروز برای اولین بار در سخت ترین شرایط و در قبال زشت ترین حرفها فقط سکوت کردم چون میدونستم کوچکترین واکنشی علیه م استفاده می شه...
دیروز فهمیدم خیلی جاها سکوت و واکنش نشون ندادن به مراتب بهتر از واکنش نشون دادنه..
دیروز جای خالی یه رگ غیرت مردونه رو با همه وجودم احساس کردم.
امروز توی محل کار برای اولین بار در عمر 5 ساله شغلی من،حریم خانوم بودنم شکسته شد....
مردی که در لباس پزشک بهم اهانت کرد...
کجایید ای اونایی که ادعا می کردید دوستم دارید؟
کجایید که یه غیرت مردونه می خواستم امروز که ازم حمایت کنه....
کجایید ای کسایی که ادعای غیرتتون می شد....
می گفت عباس یعنی وفادار. می گفت ثابت می کنم...و ثابت کرد که عباس همیشه معنی وفادار نمی ده...
عباس یعنی وفادار؟
بله منتها فقط عباس حسین یعنی وفادار...نه عباس...
پارسال چنین شبهایی با گریه از صاحب صبر میخواستم که مواظبش باشه...
امسال با گریه از صاحب قلب می خوام کمکم باشه
جایگزین ناجی پیدا شد ....