نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

نقطه ... ته خط

حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست... حکمتی دارد...

امروز خاص من....

امروز یه روز خاص بود با احساسات خاص..

امروز آزمون زبان ترم رو دادم...

چند روزی بود که مشغول خواندن بودم...صبح کار کردم و ظهر دو سه ساعتی درسها رو دوره کردم....

رفتنی یه حس غریب داشتم یه حس خاص که امتحان انگار بخشی از وجود بی حس شده ی من هست...اینکه تمام این سالها در کنار کار درس و امتحان داشتم....

برگشتنی یه حس پیروزی که بالاخره به آرزوم که کلاس زبان بود رسیدم تازه امتحانشم خوب دادم...دوران دانشگاه به همه کسایی که کلاس زبان میرفتن غبطه می خوردم...که خوشبحالشون پول دارن، وقت دارن.....

و حالا خودم به این آرزو رسیدم....

امروز بعد از امتحان استاد مجازی خداحافظی کرد و از گروه لفت داد....یک آن چقدر ترسیدم ....از بی کسی.....

باور نمی کنم هنوز هم این مشکل رو داشته باشم...هنوز احساس ناامنی میاد سراغم....هنوز هم....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد